واقعا روز عجیبی بود
و برای همیشه مطمئن شدم که مردم هیجانی ای هستیم. یهو میریم دلار میخریم. پیر و جوون، مرد و زن، تو هر سن و جنسی که فکرشو بکنین توی بازار خرید و فروش آزاد ارز دیدم. از بچه ای که با ۱ دلاری و ۵ دلاری خرید و فروش میکنه تا آدم مسن و پیری که با وجود لرزش دست هاش قصد داشت دلارهایی که قبلا خریده رو بفروشه برای کسب منفعت.
هیجانی میخریم ، قیمت ها توی سراشیبی سقوط قرار میگیره ، هیجانی میفروشیم و …
یهو میشنویم بورس داره سودهای کلان میده. بدون اینکه بدونیم چی هست و اصلا فلسفش چیه و سود دادنش به چه شکلیه و اصلا چی میشه یه سهم سود میده و یه سهم ضرر میریم ۵۳۴ هزار نفر توی ۶ ماه عضو میشیم تو کارگذاری های مختلف و هیجانی خرید میکنیم. حالا وسط این هیجانات کافیه یه روز چشممون به لباس قرمز رنگ بورس بیفته. دیگه صف میکشیم واسه فروش سهام و گند میزنیم به بازار بورس کشور و شرکتایی که خودشونم نمیفهمم چیشد یهو سهمشون ۱۰۰% سود میده و چرا یهو منفی میشه.
بزرگترین دلیلشو توی کمبود علم و دانش و میدونم و طمع. اگه کسی که داره وارد بورس میشه اول بره دنبال علم بورس و بعد وارد شدنش اینجوری نه خودش ضربه میخوره نه به بقیه ضربه میخوره. اگه اونی که داره بخشنامه صادر میکنه علم داشته باشه و صد البته منفعت خودش و اطرافیانشو در نظر نگیره کاری نمیکنه که بقیه متضرر بشن.
تا کی کارای هیجانی
یکم آروم باشیم بابا
آروووم